یتیم خانه دنیا
بسم الله
مرد خطر میخواهد
آری
عشق بازی نیست ..
پ.ن ۱ :یا ابانا استغفرلنا
پ.ن ۲ :دلتنگ تو بودن عجب حال قشنگی است
بسم الله
مرد خطر میخواهد
آری
عشق بازی نیست ..
پ.ن ۱ :یا ابانا استغفرلنا
پ.ن ۲ :دلتنگ تو بودن عجب حال قشنگی است
ما یقین داریم آن سوی افق مردی هست ،
مرد اگر هست بدانید که ناوردی هست ...
سلام
الهم عجّل لولیک الفرج
سلام. با عرض معذرت یه تدخل و تصرفی کوچک در متن شما آوردم:
بسم الله
خطــــــــر ،مــــــــــــــــرد می خواهد
آری
کار بازی نیست(عشق بازی اتفاقا مرد مرد می خواهد...)
عشقبازی کار بازی نیست ای دل ســر ببــاز
زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس
تقدیم به شما:
ای صبا گر بگذری بر ساحل رود ارس
بوسه زن بر خاک آن وادی و مشکین کن نفس
منزل سلمی که بادش هر دم از ما صد سلام
پرصدای ساربانان بینی و بانگ جرس
محمل جانان ببوس آن گه به زاری عرضه دار
کز فراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس
عشرت شبگیر کن می نوش کاندر راه عشق
شبروان را آشناییهاست با میر عسس
عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز
زان که گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس
دل به رغبت میسپارد جان به چشم مست یار
گر چه هشیاران ندادند اختیار خود به کس
طوطیان در شکرستان کامرانی میکنند
و از تحسر دست بر سر میزند مسکین مگس
نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست
از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس
سلام
ببخشید این پست رو لطفا برای من شرح بیان کنید.
الان این پست فقط دو جمله بیشتر نیست و واقعا منظور مشخص نیست. البته اگر صلاح میدانید شرحی به آن اضافه کنید تا فهم آن روان بشه.