دخمه

سَمتِ آتش ببری یا نبری ، خود دانی .......... من دلم سوخته ، گفتم که بدانید فقط

دخمه

سَمتِ آتش ببری یا نبری ، خود دانی .......... من دلم سوخته ، گفتم که بدانید فقط

دخمه یعنی داغگاه ، یعنی محل سوزاندن . به روایت امروز ،دخمه همان قبر است .
اینجا من تنها ، نبش قبر میکنم ، خودم را ... خاطراتم را ... حتی گاهی شما را
دخمه محل سکونت ارواح زندگان است .
اینجا مکانی است برای روضه خواندن و روضه شنیدن ، در کل بنده روضه خوان خوبی هستم از روضه های اهل بیت گرفته تا روضه های ... ، اگر به مذاق شما خوش نمی آید از همین ابتدا شما را به خیر و ما را به دیوانگی .
از همین ابتدا از لحن صریح و خشنم پوزش میخواهم ، باشد که در جوار شما اصلاح شوم .
در پایان " درست که اینجا مجهز به دوربین مدار بسته نیست ولی قطعا عالم محضر خداست "

پیوندها

۳ مطلب با موضوع «پله پله تا ملاقات خدا» ثبت شده است

۰۱
فروردين

بسم الله 

به مدد حضرت باب الحوائج و به حرمت این لحظات تحویل و تحول خاص در عالم ،سال ۹۸ آخرین سالی باشه که بی پناه بودیم و برسه و تموم بشه این انتظار تو سال ۹۹ ،که  دنیا آبستن حوادث عظیم و آماده خاتمه فراغ هست ان شاء الله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد  .

شهادت حضرت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر  تسلیت باد .


پ.ن : لحظه اول سالم بنویسید حسین 

پ.ن اول: چقدر داغت سنگینه . برامون دعا کن حاجی ...  سلام بر شهیدان

پ.ن دوم : من از عهد آدم تو را دوست دارم 

پ.ن سوم : اسئلک بالدعا یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال به عدد روزهای سال 

۰۳
شهریور

بسم الله

موقع هماهنگی های مراسم عقد با دفتر هر کدوم از علما که تماس میگرفتم برای خوندن خطبه به اولین چیزی که اشاره میکردن موضوع مهریه بود

۰۶
مرداد

بسم الله

اول وادی حیرانی آن است که ضمیری جز او نباشد و هر چه هست و نیست همه اوست 

حیرت از مقامات عالیه عرفان اسلامی است .بر خلاف آنچه در عرف به حیرت یاد میگردد و آن ظلالت و سرگردانی است ،در عرفان حیرت بدیهه ای است که بر قلب عارف وارد میشود و این نهایت معرفت او به ذات اقدس الهی است .

برخی حیرت را نهایت دین ورزی میدانند . در حدیث از قول حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه) میخوانیم : اللهم زدنی تحیرا فیک

ابن عربی معتقد است عقل عاجز از ادراک ذات اقدس اله است و هر چه بیشتر در این وادی غور کند بیشتر به عجز خود پی خواهد برد و هر چه به این عجز بیشتر برسد در نتیجه حیرت او زیادتر خواهد شد . 

طلب حیرت طلب زیادتی معرفت قلبی انسان کامل و توالی تجلیات مختلفه است .

حیرت دست یافتن به ساحتی از معرفت است که تحقق همزمان ظاهر و باطن و کثرت و وحدت و اول و اخر را در خود دارد . 

در عرفان حیرت سرگردانی مطلبوب است . حیرت عارف از زیادت معرفت است که او را به تحیر کشانده و این ثمره شهود و شناخت ذات الهی است . 

 این گوشه ای از همان معرفتی است که حضرت مولا را چنان غرق میکند که فارغ از دنیای مادی شده و درد زخم و تیر را متوجه نمیشود . این همان معرفتی است که حضرت اباعبدالله را در کنار کوه جبل الرحمه در هنگام دعای عرفه آنطور واله و شیدا میکند که در پس مقام حیرت و فنا اشک از چشمان مبارکش به آنگونه سرازیر میشود . 

انسان کامل با هر پدیده ای و آیتی مسحور قدرت و عظمت پروردگار میشود و این حیرانی او را به ورطه فنا رهسپار خواهد کرد . 


پ.ن ۱ : باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی .... گر سوی مستان میروی ، مستانه شو ، مستانه شو