دخمه

سَمتِ آتش ببری یا نبری ، خود دانی .......... من دلم سوخته ، گفتم که بدانید فقط

دخمه

سَمتِ آتش ببری یا نبری ، خود دانی .......... من دلم سوخته ، گفتم که بدانید فقط

دخمه یعنی داغگاه ، یعنی محل سوزاندن . به روایت امروز ،دخمه همان قبر است .
اینجا من تنها ، نبش قبر میکنم ، خودم را ... خاطراتم را ... حتی گاهی شما را
دخمه محل سکونت ارواح زندگان است .
اینجا مکانی است برای روضه خواندن و روضه شنیدن ، در کل بنده روضه خوان خوبی هستم از روضه های اهل بیت گرفته تا روضه های ... ، اگر به مذاق شما خوش نمی آید از همین ابتدا شما را به خیر و ما را به دیوانگی .
از همین ابتدا از لحن صریح و خشنم پوزش میخواهم ، باشد که در جوار شما اصلاح شوم .
در پایان " درست که اینجا مجهز به دوربین مدار بسته نیست ولی قطعا عالم محضر خداست "

پیوندها

خودت و بزن به اون راه !

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۰۴:۴۳ ب.ظ

بسم الله

نمیفهمم چه جوری میشه که یه نفر با اینهمه دغدغه که دنیای امروز بهمون تحمیل کرده و با همه ماموریت های بزرگی که خدا برای زندگی ما تو دنیا در نظر گرفته ،فرصت رسیدگی به این مسائل پیش پا افتاده رو پیدا میکنه ؟!!!

مدام درگیر حرف و حدیث های واهی و دنبال مقابله به مثل کردن .

من حتی نمیفهمم چطور میشه دنبال یه آدمی که نمیخوادت و دوست نداره راه بیافتی چه برسه دنبال این کارای بی مقدار و سخیف

واقعا اون کرامت انسانی که خدا برامون قرار داده با این رفتارها و حرفا و تلافی کردنامون به قهقرا نمیره؟

چطوری اینهمه وقت دارید برا اینکارا ؟

راننده ماشین بغلی یه حرف نامربوط میزنه و میره ، پاشو میزاره رو گاز که برسه و یه دونه بزرگتر تحویلش بده

یکی از بستگان  خودش یا همسرش یه انتقاد تندی کرده و این افتاده دنبال نقطه ضعف گرفتن از طرف برا تلافی

یه نگاه پر از بدبینی و یه حالت تدافعی برا کم نیاوردن و به قولی موشک جواب موشک .

باور کنید سیره خدا و پیغمبر و اهل بیت این نبوده .

باور کنید ما مسئولیت های خیلی بزرگتری داریم .

باور کنید با این روش و منشهای بچه گانه نمیتونیم به تحقق ظهور حتی فکر کنیم چه برسه به کمک کردن به این تحقق.

البته که همه این تغافل و تحمل و صبر رو باید در مورد مباحث و موارد فردی به کار گرفت والا در شرایطی  که به اجتماع یا امور مسلمین مربوط میشه خدا با کسی شوخی نداره و تسامح معنی نداره و تغافل منفی میشه .

این مرام حضرت ابوتراب بوده که وقتی کسی حرف بدی بهش میزده میگفتن : یه علی دیگه رو میگه با من نبود .. خودش رو میزد به اون راه


پ.ن1 : خدایا لطفا اینروزا خودت و بزن به اون راه و ندید بگیر

  • ارمیا

نظرات  (۱۶)

سلام

اونوقت لذت انتقام رو چه کنیم ؟

پاسخ:
علیکم السلام بر ناکوک فیک
شما برو دنبال انتقام هرجی نیست این و با عقلا بودم :)))
ماموریت های بزرگ برای آدمهای بزرگ هست از ما خواستن فقط درست زندگی کنیم
پاسخ:
ینی بعضیا رو بزرگ انداختن وسط ماموریت ؟
درست زندگی کردن خودش یکی از بزرگترین ماموریت های ما در دنیاست دوست عزیز
موافقم باهاتون 
پاسخ:
الحمدلله
  • دچارِ فیش‌نگار
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    **** ******* ** ******
    ******** ** *** ***** ***** ***

    **** ******* ** ****** ** *** ***** ***** *** ** ** *** ****** ** *****

    • *** *******
    • ******* ****
    • ******* ***** ***
    • *** **** ** *******
    پاسخ:
    تیک هشتم بود 
    انجام شد . :)
    با تشکر از وبلاگ خوبتون از تمام مطالب وبلاگ استفاده کردیم
    پاسخ:
    بزرگواری کردید :)
  • «روم » ،،،،،،،،
  • سلام 
    یک بیت شعر مادرم میخواند که با موضوع شما ارتباط داره. 
    « خداوندا ز حق هفت و چارت   ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی » 
    نوشته بودید : خدایا لطفا......... خودت رو بزن اون راه ندید بگیر ،، 
    گفتم شاید برای شما و دیگر خوانندگان جذاب باشه.
    پاسخ:
    سلام و عرض ادب
    ای وای از این بیت که چه میکنه با دل ما
    خدا اگه مادر بزرگوار در قید حیات هستن نگهدارشون باشه والا که غرق رحمت الهی باشن
  • آقای گوارا
  • عصبانیت توی یک لحظه اتفاق می افته . قبل و بعدِ اون لحظه همه اونو نفی می کنند و اعتراف می کنن که خیلی بده . اما امان از اون لحظه ...
    پاسخ:
    بگو پناه میبرم به خدا از شر حسود و حسادت
  • شنگول العلما
  • غرورمون زیاده فکر می کنیم کسی هستیم می افتیم دنبال تلافی. 
    پاسخ:
    موافقم
    میتونه بخاطر غرور هم باشه که دنبال تلافی هستیم .

    کلا تغافل توی زندگی شخصی خیلی خوبه خیلی گاهی طرف مقابلت یه اشتباه ناخواسته کرده یه کلمه ای حواسش نبوده عصبانی بوده واقعا هم قصدی نداشته اونجا اگر نشنیده گرفتی راه برا برگشت میگذاری ولی اگه ادامه دادی خراب میشه همه چی

    پاسخ:
    بله دقیقا همینه :)
  • امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
  • واقعا این حجم حاضرجوابی از کجا مد شد؟

    پاسخ:
    سلام بر مادر یک آشوب گر جهانی ( شما بخوانید فرمانده یک انقلاب جهانی )
    الان این جملتون ایهام داشت .. با من بودید یا با حاضر جوابای توی پست ؟؟!!! :)
  • امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
  • بسیار کار پسندیده ای کردید که فیش نگار رو سانسورش کردید

    پاسخ:
    اگه شما اینطور تشخیص میدید حتما پسندیده است :))
  • امّــــــــ شــــــــــهــــــــرآشــــــــــوبـــــــ
  • خیر، منظورم تایید فرمایشاتتون بود. کلا تو جامعه حاضرجوابی مد شده

    پاسخ:
    الحمدلله
    جالبه که غالباهمه هم تحسین میکنیم این رفتار رو و ازش به عنوان اعتماد به نفس و حضور اجتماعی و .. یاد میکنیم .

    سلام علیکم

    اینکه وجه نفس مون به کدوم سمت باشه در واکنش های ما بسیار تعیین کننده هست...

    یه ساواکی روزی به آیت الله شاه آبادی (استاد حضرت امام) بی احترامی میکنن و هتک حرمت میکنن... آیت الله شاه آبادی چیزی نمیگن و رد میشن...

    فردا همون روز اون ساواکی از دنیا میره... وقتی خبرش رو به آیت الله شاه آبادی میدن، ایشون خیلی ناراحت میشن و میگن کاش من دیروز یه جوابی بهش میدادم و برخوردی در جهت نکوهش کارش می داشتم...

    و ایشون تا آخر عمرشون هر وقت یاد اون "ساواکی" می افتادن ناراحت و متاثر میشدن...

    ناراحتی آقای شاه آبادی برای تو دهنی نزدن به اون ساواکی این بود که اگر من یه برخوردی باهاش میکردم همونجا نقدا مجازات شده بود... دیگه کار به مرگش نمیکشید...

    باید دید وجه نفس به کدوم سمت هست... به هر سمتی که باشه اون جهت وجه تعیین میکنه واکنش هامون در اجتماع چی باشه... 

    گاهی باید به یک نیت الهی تو دهنی زد و طرف رو سرجاش نشوند... گاهی باید به یک نیت الهی سکوت کرد و رد شد...

    خدا که وسط نباشه نه گذشت و بخشش برای انسان رشدی داره و نه جدل و مقابله...

    به قول شهریار:

    عاشق توست که مستوجب مدح است و معظم .... منکرت مستحق ذم

    وز تو بیگانه نیرزد نه به مدحی نه به ذمی ... به ابی انت و امی

     

    اونهایی که میگن خوب باشیم چون اینجوری به نفعمونه... کاری هم با خدا نداریم

    اینها : وز تو بیگانه نیرزد نه به مدحی نه به ذمی...

    پاسخ:
    سلام و درود 
    مطلب خیلی خوبی بود . بله حق با شماست ولی میدونید به نظرم اون آقای شاه آبادی بوده که اینهمه افسار نفس دستش بوده و تشخیص درست هم خیلی مهم هست که من در مورد خودم واقعا به خطا میرم و ترجیحم اینه که بتونم بگذرم که دیگه مجازاتی برای طرفم نداشته باشه . بیشتر هم منظورم مقابله به مثل از جنس لحبازی ها و عکس العمل های دور از اخلاق بود .
    البته که کاملا حرفتون رو قبول دارم .
  • دچارِ فیش‌نگار
  • ببین آدمو دشمن شاد میکنید!! :)

    بیا و خوبی کن

    پاسخ:
    سلام . من معذورم بالاخره دوستان شناخت بیشتری دارن و من دخالت نمیکنم . :)

    به نظرم چندتا بحث باهم قاطی شده.

    مطالبتون راجع به کارهای بی ارزش درسته.

    امّا راجع به انتقام و پاسخ دادن به خصم و ... باید در نظر داشته باشیم که گاهی اوقات، این انتقام جنبه ی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... پیدا می کنه وحتما باید صورت بگیره.

    پاسخ:
    سلام و نور
    حق با شماست ولی این قید رو آوردم که منظور من تو مباحث فردی هست که میشه اغماض کرد .

    سلام علیکم

    اون جمله اول نظرم یک قاعده بود... یعنی در همین لجبازی ها و رفتارهای دور از اخلاق، عامل اصلی همون جهت وجه نفس هست...

    وقتی وجه نفس انسان به سمت دنیا ( دنی... آنچه به افق نگاه ما نزدیک تر هست... آنچه پایین تر هست...) باشه واکنش ها بر خلاف تکوین میشه... برای همین در روز قیامت صحنه های زندگی طرف جلوی چشماش سان پیدا میکنه...

    اونجا یکی از دلایل حسرتِ حسرت خورندگان میتونه این باشه که چقدر از رسالت اون اتفاقات غاقل بودیم و چه مواجهه (جهت وجه نفس) بدی داشتیم با اتفاقات...

     

    نکته دیگه هم اینکه : علت اینکه در مقابل این صحنه ها عمدتا باید اغماض کرد چیه؟

    یعنی چرا باید اغماض کنم؟

    چه نفعی برای نفس من داره؟

    کسی که لجبازی میکنه در ذهنش دچار شیطان شده... یکی از راهکارهای جدی و کاربردی در مقابله احسن با شیطان، ندیدنش هست...

    مثلا خطوراتی که وقت نماز به ذهن انسان میاد... انسان اگه بخواد بهشون توجه کنه و باهاشون بجنگه تا دیگه نیان... بدتر میشه...

    اما اگر هنر توجه نکردن رو پیدا کنه خیلی نمازش متفاوت میشه...

    اغماض کردن در مسائل فردی از این بابت هست... در واقع یک جور کمک کردن به طرف مقابل هست برای کنترل اون شیطان درونش...

    و از طرفی اگر من تونستم اغماض کنم یعنی اول شیطان درون خودم رو کنترل کردم... چون اساسا این شیطان هست که میل به جدل داره...

    ...

    ببخشید خیلی زیاده گویی کردم

    پاسخ:
    سام الله علیک
    سپاسگزارم بابت اینهمه توصیح تکمیلی خوبتون .
    زیاده گویی چرا وقتی اینهمه حرف خوب زدید .
    تحت عنایت باشیم 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">