بسم الله
اول وادی حیرانی آن است که ضمیری جز او نباشد و هر چه هست و نیست همه اوست
حیرت از مقامات عالیه عرفان اسلامی است .بر خلاف آنچه در عرف به حیرت یاد میگردد و آن ظلالت و سرگردانی است ،در عرفان حیرت بدیهه ای است که بر قلب عارف وارد میشود و این نهایت معرفت او به ذات اقدس الهی است .
برخی حیرت را نهایت دین ورزی میدانند . در حدیث از قول حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه) میخوانیم : اللهم زدنی تحیرا فیک
ابن عربی معتقد است عقل عاجز از ادراک ذات اقدس اله است و هر چه بیشتر در این وادی غور کند بیشتر به عجز خود پی خواهد برد و هر چه به این عجز بیشتر برسد در نتیجه حیرت او زیادتر خواهد شد .
طلب حیرت طلب زیادتی معرفت قلبی انسان کامل و توالی تجلیات مختلفه است .
حیرت دست یافتن به ساحتی از معرفت است که تحقق همزمان ظاهر و باطن و کثرت و وحدت و اول و اخر را در خود دارد .
در عرفان حیرت سرگردانی مطلبوب است . حیرت عارف از زیادت معرفت است که او را به تحیر کشانده و این ثمره شهود و شناخت ذات الهی است .
این گوشه ای از همان معرفتی است که حضرت مولا را چنان غرق میکند که فارغ از دنیای مادی شده و درد زخم و تیر را متوجه نمیشود . این همان معرفتی است که حضرت اباعبدالله را در کنار کوه جبل الرحمه در هنگام دعای عرفه آنطور واله و شیدا میکند که در پس مقام حیرت و فنا اشک از چشمان مبارکش به آنگونه سرازیر میشود .
انسان کامل با هر پدیده ای و آیتی مسحور قدرت و عظمت پروردگار میشود و این حیرانی او را به ورطه فنا رهسپار خواهد کرد .
پ.ن ۱ : باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی .... گر سوی مستان میروی ، مستانه شو ، مستانه شو